به گزارش مشرق، کیهان در گزارش خبری تحلیلی خود آورده است:
در روزهای اخیر بار دیگر اظهارنظرهای گسترده برخی وکیلالدولهها و مسئولان دولتی از جمله اعضای فراکسیون امید مجلس و همچنین روزنامهها و رسانههای زنجیرهای علیه صدا و سیما و سیل هجمهها به این مجموعه شدت گرفته است؛ تقریبا روزی نیست که در صفحات زنجیریها به هر دلیل با ربط و بیربطی از قول یک وکیلالدوله فراکسیون امید، مسئول دولتی، چهره سیاسی حامی دولت و یا فعال رسانههای زنجیرهای به این سازمان نتاخته باشند. یک روز نماینده اصلاحطلب مجلس نامه مینویسد و این سازمان را به عملکرد جناحی به نفع جریانی خاص متهم میکند و روز دیگر آن یکی در صحن علنی از صدا و سیما میخواهد که به خاطر تخریب شبانهروزی دولت! از مردم عذرخواهی کند. فردای آن روز فلان روزنامه زنجیرهای رسانه ملی را «میلی» خطاب میکند و روز دیگر فلان تئوریسین اصلاحطلبان صدا و سیما را اپوزوسیون دولت مینامد.
کار به جایی رسیده است که رئیسجمهور محترم هم شخصا به میدان آمده و در تریبون رسمی، این سازمان را به خاطر انتشار گزارشهایی درباره وضعیت نامساعد معیشتی مردم به باد انتقاد میگیرد و میگوید که خودش دیده است در یکی از بخشهای خبری، خبرنگار صدا و سیما سراغ یک قصابی رفته و از قصاب درباره دلایل گرانی گوشت پرسیده است!
به واقع حمله به سازمان صدا و سیما و تلاش برای بیاعتبار جلوه دادن این نهاد یکی از اتفاقاتی بود که با روی کار آمدن دولت یازدهم شدت گرفت. هرچند که همواره انتقاداتی به عملکرد این سازمان وارد بوده و هست و نقد عملکرد آن صرفا محدود به دوران فعالیت این دولت نمیشود، اما نکته قابل توجه در این زمینه فشار بیامان دولت یازدهم به صدا و سیما برای جلوگیری از هرگونه نقدی درباره دولت در برنامههای رسانه ملی است.
اتفاقی که به شکل بیسابقهای در این دولت رقم خورده و تقریبا بساط هرگونه نقدی را از برنامهها صدا و سیما برچیده تا رسانه ملی در زمینه نقد سیاستهای دولت از کمترین میزان آزادی برخوردار شود.
حتی به رغم اینکه بر اساس آمارها برنامههاي حمايتي صدا و سیما و برنامههاي زنده با حضور سخنگو و وزيران دولت نسبت به دولتهاي قبلي روند افزایشی در دولت یازدهم داشته است اما مسئولان دولتی و حامیان سیاسی و رسانهای آن بهطور مکرر از رویکرد سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده و خواستار توقف نقدهای مقطعی برخی برنامههای صدا و سیما به واسطه گروگانگیری بودجه این مرکز مهم شدهاند.
جالب آنکه همه این انتقادات و هجمهها علیه صدا و سیما و تلاش برای بیمخاطب نشان دادن و کماثر جلوه دادن آن از سوی این جریان در حالی صورت میگیرد که بر اساس نتایج بررسیهای مراکز افکارسنجی درباره اعتماد مردم به رسانههای مختلف، مردم همچنان صدا و سیما را رسانه مورد اعتماد خود میدانند و نسبت به سایر رسانهها بیشترین اعتماد و اعتبار را برای محتوی برنامههای این سازمان قائلند که این امر بیتردید نشان از ماهیت سیاستزده و جناحی منتقدین صدا و سیما طی قریب به 4 سال اخیر دارد.
بدون شک با توجه به اینکه انتخاباتهای ریاست جمهوری دوازدهم و شورای شهر و روستای پنجم در سال 96 در راه است و این دو انتخابات از حساسیت مضاعفی برای جناحهای سیاسی ایران و به خصوص دولت و حامیان آن که خود را در معرض عدم پیروزی مجدد میبینند، برخوردار است، لذا تلاشهای این جریان برای تغییر فضای انتخاباتی سال آینده از هم اکنون شروع شده است.
به نظر میآید یکی از اولویتهای وکیلالدولهها در حمله به صدا و سیما را میتوان در انتخاباتهای بسیار مهم سال ۹۶ جستجو کرد.
چرا که اگر قرار باشد صدا و سیما بر اساس وظایف ذاتی خود به تهیه و پخش برنامههایی از وضعیت واقعی و چالشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور و کارنامه دولت در این زمینه بپردازد، کار برای طیف اعتدال-اصلاحات در اردیبهشت 96 سختتر از آنچه هست خواهد شد.
متاسفانه فضای سازمان صدا و سیما و اغلب برنامههای آن طی حدود چند ماه اخیر، این ذهنیت را تداعی میکند که شاید سیاستهای دولت یازدهم و همراهان سیاستزده آن برای خنثیسازی برنامههای صدا و سیما یا منفعل کردن این سازمان، بیتاثیر نیز نبوده است.
تا جایی که رسانه ملی این روزها به واسطه مشکلات مالی و سیاست گروگانگیری بودجهای دولت، برخی از معدود برنامههای تلویزیونی اثرگذار و نقادانه خود را قربانی نقدناپذیری دولت تدبیر کرده و آنها را به تعطیلی کشانده است.
در حالی که وضعیت اقتصادی کشور موجب گلهمندی مردم و فعالین اقتصادی شده است، گویا صدا و سیما به دنبال عدم نقد دولت در این موارد میباشد. این سیاست میتواند شائبه منفعل کردن صدا و سیما توسط دولت یازدهم را در افکار عمومی، برجسته سازد.
سیاست دولت یازدهم در توجه افراطی و خوشبینی متوهمانه به مذاکرات هستهای و اعتماد به آمریکا و غرب در برجام که موجب ایجاد رویه برجامگرایی در ایران طی یک سال اخیر شده است، یکی از عوامل مهم مشکلات اقتصادی کشور و تشدید چالشها میباشد که صدا و سیما باید به آنها پرداخته و نقد منصفانه و اصولی را همچنان در برنامه کاری خود داشته باشد.
دلسوزان کشور امیدوارند فشارهای بودجهای و تبلیغاتی-سیاسی دولت و حامیانش برای باجخواهی انتخاباتی از صدا و سیما موجب نشود این سازمان مهم و اثرگذار دچار انفعال در زمینه رساندن صدای مردم به مسئولان کشور شود.